معنی رمه، گله، گروه، جمعیت، دسته پرندگان، بصورت گله , ورمه در امدن، گردامدن، جمع شدن، ازدحام کردن, معنی رمه، گله، گروه، جمعیت، دسته پرندگان، بصورت گله پ ورمه در امدن، گردامدن، جمع شدن، ازدحام کردن, معنی cki، ;gi، ;cmi، [kudت، bsتi /cjb;اj، fwmcت ;gi , mcki bc اkbj، ;cbاkbj، [ku abj، اxbpاk lcbj, معنی اصطلاح رمه، گله، گروه، جمعیت، دسته پرندگان، بصورت گله , ورمه در امدن، گردامدن، جمع شدن، ازدحام کردن, معادل رمه، گله، گروه، جمعیت، دسته پرندگان، بصورت گله , ورمه در امدن، گردامدن، جمع شدن، ازدحام کردن, رمه، گله، گروه، جمعیت، دسته پرندگان، بصورت گله , ورمه در امدن، گردامدن، جمع شدن، ازدحام کردن چی میشه؟, رمه، گله، گروه، جمعیت، دسته پرندگان، بصورت گله , ورمه در امدن، گردامدن، جمع شدن، ازدحام کردن یعنی چی؟, رمه، گله، گروه، جمعیت، دسته پرندگان، بصورت گله , ورمه در امدن، گردامدن، جمع شدن، ازدحام کردن synonym, رمه، گله، گروه، جمعیت، دسته پرندگان، بصورت گله , ورمه در امدن، گردامدن، جمع شدن، ازدحام کردن definition,